امیروزسافت, دانلود رایگان نرم افزار و مقالات تخصصی پیراپزشکی . . . amiroozsoft

دانلود سریع و معرفی نرم افزار و مقالات تخصصی پیراپزشکی

امیروزسافت, دانلود رایگان نرم افزار و مقالات تخصصی پیراپزشکی . . . amiroozsoft

دانلود سریع و معرفی نرم افزار و مقالات تخصصی پیراپزشکی

سه اثر ویرانگر گناه (خوندنی)






بی مقدمه بروم سر اصل مطلب:

آیا می‌دانید با گناهی که می‌کنید، چه بلایی دارید سر خودتان می‌آورید؟

قطعا نمی‌دانید که چنین می‌کنید وگرنه چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی!

اما می‌خواهم صورت شما به آتشی که به خرمن وجود خود می‌زنید نزدیک کنم تا شاید سوزی که به گونه‌هایتان می‌نشنید، شما را به هراس آورده و خدا کند که خود را عقب کشید.

حضرت زی
ن‌العابدین علیه السلام می‌فرماید: «گناه»، سه خسارت سنگین به بار می‌آورد:

 

خسارت اول گناه، پوشاندن لباس ذلّت

 

اََلْبَسَتْنِی الْخَطَایَا ثَوْبَ مَذَلّتِی1
گناه انسان را در پیشگاه خداوند بسیار خوار، و بی‌ارزش می‌کند. اگر این پستی و بی‌مقداری در وجود آدم بماند و با توبه، فرد به عزت و شخصیت انسانی‌اش بر نگردد، در قیامت، راه نجات بر روی او بسته خواهد بود.

سند این سخن، آیۀ نهم سورۀ مبارکۀ اعراف است که حق تعالی می‌فرماید: وَ مَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ... «خف»؛ یعنی سُبک، بی‌ارزش و بی‌مقدار....فَأُولئِکَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُم بِمَا کَانُوا بِآیَاتِنَا یَظْلِمُونَ. (همان). اینها در قیامت می‌بینند که با گناه، تمام سرمایۀ وجودشان را تباه کرده و در زندگی‌شان چیزی که در میزان قیامت قابل وزن باشد تا بر آن پاداش داده شود، نمانده است. وَ مَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ فَأُولئِکَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُم بِمَا کَانُوا بِآیَاتِنَا یَظْلِمُونَ. یعنی خسران و تباهی اصل وجود؛ یعنی این قدر بی‌مقدار و بی‌ارزش شدند که انگار از آن‌ها چیزی نمانده که آن را به حساب بیاورند. اگر این گناهان ظاهر و آشکار هم باشد، در میان خانواده، جامعه و آشنایان، آبروی‌شان رفته و پیش چشم دیگران هم پست و بی‌مقدار و بی‌اعتبار می‌شوند.

 

ادامه مطلب ...

حدیث قدسی شش چیز را در شش جا قرار دادم ولی مردم آن را در شش جای




حدیث قدسی
من شش چیز را در شش جا قرار دادم ولی مردم آن را در شش جای دیگر طلب می کنند و هرگز به آن نمی رسند:

علم را در گرسنگی قرار دادم ، ولی مردم آن را در سیری دنبال می کنند.


عزت را در نماز شب قرار دادم ، ولی مردم آن را در دستگاه سلاطین می جویند.


ثروت را درقناعت قرار دادم ، ولی مردم آن را در کثرت مال طلب می کنند.


استجابت دعا را درلقمه حلال قرار دادم ، ولی مردم آن را در قیل وقال دنبال می کنند.


بلند مرتبگی را درتواضع قرار دادم ، ولی مردم آن را درتکبر می طلبند.


راحتی را در بهشت قرار دادم ، ولی مردم آن را دردنیا طلب می کنند…



اهمیت امر به معروف و نهی از منکر از نگاه قران و امام علی ع و . .





اهمیت امر به معروف و نهی از منکر

قرآن مجید یکی از صفات برجسته مؤمنان را امر به معروف و نهی از منکر دانسته، می فرماید:


«والمؤمنون والمؤمنات بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف وینهون عن المنکر» (1) ;


«مردان مؤمن و زنان مؤمن دوستان یکدیگرند، به نیکی فرمان می دهند و از ناشایست باز می دارند .»

علاوه بر این خداوند امر به معروف و نهی از منکر را نشانه بهترین امت ذکر فرموده است:


«کنتم خیر امة اخرجت للناس تامرون بالمعروف وتنهون عن المنکر» (2) ;


«شما بهترین امتی هستید که برای مردم پدیدار شده اید: به کار پسندیده فرمان می دهید، و از کارهای ناپسند باز می دارید .»


علی علیه السلام در کلامی بسیار ارزشمند و شگفت انگیز درباره ارزش امر به معروف و نهی از منکر چنین فرموده است:


«وما اعمال البر کلها والجهاد فی سبیل الله عند الامر بالمعروف والنهی عن المنکر، الا کنفثة فی بحر لجی (3) ;


«همه کارهای خوب و جهاد در راه خدا، در مقایسه با امر به معروف و نهی از منکر چیزی جز آب دهانی که در دریایی ژرف انداخته شود نیست .»

-----------------------
1) توبه/71 .

2) آل عمران/110 .
3) نهج البلاغه، حکمت 374 .



چه نگاه هایی مستحب و چه نگاه هایی ثواب هستند




بینایی نعمتی است که خدای متعال به بندگان خود عطا نموده است و قطعا پس از مرگ از انسان سوال می شود که در چه راهی و برای چه علتی از نعمت بزرگ بینایی استفاده کرده است،به چه نیتی چشم بر اجسام و افراد و تصاویر انداخته است، و حتی اگر خود نگاه به خودی خود حرام نبوده باشد(مثلا مانند نگاه به موی نامحرم نباشد)از نیت آن سوال می شود که آیا در این نگاه شخص تمسخر،غیبت،تحقیر و... بوده است یا نه.و این وعده خداست که ذره ذره اعمال انسان محاسبه خواهد شد و انسان آن اعمال را در قیامت مشاهده میکند."و مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَه"

عیون اخبار الرّضا، باب 165، ص 214

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی عُیُونِ الْأَخْبَارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَعْبَدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ النَّظَرُ إِلَى ذُرِّیَّتِنَا عِبَادَةٌ قُلْتُ النَّظَرُ إِلَى الْأَئِمَّةِ مِنْکُمْ أَوِ النَّظَرُ إِلَى ذُرِّیَّةِ النَّبِیِّ ص فَقَالَ بَلِ النَّظَرُ إِلَى جَمِیعِ ذُرِّیَّةِ النَّبِیِّ ص عِبَادَةٌ مَا لَمْ یُفَارِقُوا مِنْهَاجَهُ وَ لَمْ یَتَلَوَّثُوا بِالْمَعَاصِی‏


امام رضا(ع) فرمود: نگاه کردن به فرزندان ما عبادت است.


راوى گوید عرض کردم: یا ابن رسول الله نگاه کردن به فرزندان شما، یا همه اولاد پیغمبر صلی الله علیه و آله حضرت فرمود: نگاه کردن به همه فرزندان پیغمبر صلی الله علیه و آله تا جایى که از روش رسول اللَّه جدا نشده و خویشتن را به گناه آلوده نکرده‏اند عبادت است.
من لا یحضره الفقیه، ج‏2، ص 205

رُویَ أَنَّ النَّظَرَ إِلَى الْکَعْبَةِ عِبَادَةٌ وَ النَّظَرَ إِلَى الْوَالِدَیْنِ عِبَادَةٌ وَ النَّظَرَ فِی الْمُصْحَفِ مِنْ غَیْرِ قِرَاءَةٍ عِبَادَةٌ وَ النَّظَرَ إِلَى وَجْهِ الْعَالِمِ عِبَادَةٌ وَ النَّظَرَ إِلَى آلِ مُحَمَّدٍ ع عِبَادَة3


روایت شده است که نظر بسوى کعبه عبادت است، و نظر بسوى والدین- پدر و مادر- عبادتست، و نظر در قرآن حتّى بدون خواندن عبادتست، و نظر بروى دانشمند عبادتست، و نظر بسوى آل محمّد (معصومین علیهم السّلام) عبادتست


قال الصادق علیه السلام :مَنْ نَظَرَ إِلَى الْکَعْبَةِ عَارِفاً فَعَرَفَ مِنْ حَقِّنَا وَ حُرْمَتِنَا مِثْلَ الَّذِی عَرَفَ مِنْ حَقِّهَا وَ حُرْمَتِهَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ کُلَّهَا وَ کَفَاهُ هَمَّ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَة3


امام صادق علیه السّلام فرمود: کسى که با معرفت بکعبه بنگرد و آنگاه حقّ ما و حرمت ما را برابر با حقّ کعبه و حرمت آن بشناسد، خدا همگى گناهان او را مى‏آمرزد و مهمّات دنیا و آخرت او را کفایت مى‏فرماید.


الاخبار به نقل از امالی صدوق ج38 ص196
عن الصادق، عن آبائه: قال: قال رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله: إن اللّه تعالى جعل لأخی علی بن أبی طالب علیه السّلام فضائل لا یحصی عددها غیره، فمن ذکر فضیلة من فضائله مقرّا بها غفر اللّه له ما تقدّم من ذنبه و ما تأخر و لو وافى القیامة بذنوب الثقلین، و من کتب فضیلة من فضائل علی بن أبی طالب علیه السّلام لم تزل الملائکة تستغفرله ما بقی لتلک الکتابة رسم، و من استمع إلى فضیلة من فضائله غفر اللّه له الذنوب التی اکتسبها بالاستماع، و من نظر إلى کتابة فی فضائله غفر اللّه له الذنوب التی اکتسبها بالنظر


ادامه مطلب ...

بدانید همه چیز را در مورد حسد و حسادت و ضرر های ان





پیشگفتار
حضرت آیة الله حاج سید رضا صدر (قدس سره ) (1300 - 1373) فقیهى عالى مقام ، حکیمى توانا، بقیة السلف دودمانى عریق و مشهور به علم و تقوا و فقاهت ، در مشهد مقدس متولد شد. پس از فراگرفتن دروس مقدماتى در حوزه علمیه مشهد، همراه پدر بزرگوارش حضرت آیة الله العظمى سید صدرالدین صدر (قدس سره ) - که از مراجع آن زمان بود - به قم مهاجرت کرد. دروس سطح و همچنین دروس خارج فقه و اصول و فلسفه و عرفان را از محضر اساتید بزرگ حوزه علمیه قم از جمله مرحوم والدشان و مرحوم آیة الله العظمى حجت و مرحوم آیة الله امام خمینى (قدس سره ) بهره برده و در مدتى کوتاه در سایه تلاش و نبوغ خویش ، در ردیف برجستگان حوزه در آمد و به خاطر جامعیت منحصر به فرد خویش بین اقران مشار بالبنان گردید.
آن بزرگوار، در عین دارا بودن مراتب عالى اجتهاد در حد مرجعیت و تدریس علوم حوزوى ، بیانى شیوا و قلمى محکم و نثرى روان داشت و به علت این آمادگى علمى و قلمى ، توانست آثارى بس گرانبها در علوم مختلف از خود به جا گذارد؛ آثارى که مى تواند الگوى بسیار مناسبى در ارائه علوم اسلامى در سطوح مختلف باشد.
تواءم بودن اتقان مطلب با تقواى صاحب قلم ، اگر همراه با ژرف اندیشى و امانت دارى در ارائه مطلب باشد، مى تواند اثرهاى بس گرانقدرى بیافریند و تشنگان حقیقت را از چشمه سار زلال معرفت سیراب گرداند، و ما در آثار باقى مانده علمى مرحوم آیة الله صدر، این چنین مشخصاتى را به وضوح مشاهده مى کنیم .
از خداوند متعال مساءلت داریم که توفیق عنایت فرماید تا بتوانیم تمام آثار آن مرحوم را به نحو شایسته در اختیار حوزه هاى علمیه و امت اسلامى قرار دهیم .



مقدمه
در آغاز جلد یکم نوشته شد که چند سالى است در شب هاى پنج شنبه گروهى از آقایان فضلاى حوزه علمیه قم به خانه اى مى آیند و کسى در مباحث اخلاقى و اجتماعى سخن مى گوید و قطعاتى از این دو مکتب بزرگ اسلامى را بیان مى دارد؛ سپس آن چه از آن ها به خاطرش مانده است و یا مطالب دیگرى که پس از آن به نظرش مى رسد، مى نویسد.
موضوع سخن در جلد
نخست ، یکى از برجسته ترین صفات پسندیده بود که هم خودش از صفات نیک به شمار مى رفت ، و هم راه داراشدن بیش تر به صفات نیک و کمالات روحى و افتخارات فردى و اجتماعى در دو جهان بود.
پس از آن که سخن در استقامت ، پایان یافت ، به خاطر رسید که موضوع بحث دوم ، یکى از نکوهیده ترین صفت ها قرار داده شود که هم خود بسیار بسیار نکوهیده است ، و هم ریشه بسیارى از صفات پلید مى باشد.
بنابراین ، موضوع سخن در جلد دوم ، درست نقطه مقابل موضوع سخن در جلد یکم مى باشد.
این از پسندیده ترین صفت هاست و آن از ناپسندترین آن ها.
در جلد یکم از ستایش آن صفت و ترغیب به آراسته شدن به آن سخن رفت ، و در جلد دوم از نکوهش این صفت و پیراسته شدن از آن ، سخن مى رود.
استقامت براى اصلاح دنیا و آخرت فرد و جامعه سودمند، و نزد خرد و همه ادیان پسندیده و محبوب است ، ولى حسد جز فساد دنیا و آخرت ثمرى ندارد و نزد خرد و همه ادیان ، ناپسند و منفور است .
بدبختانه باید اقرار کنیم ، هم چنان که استقامت در میان ما مسلمانان بسیار کم یافت مى شود، حسد در میان ما فراوان است .
اکنون که به خواست خداى بزرگ این نوشته ها به چاپ مى رسد، به خاطر رسید که مقدمه اى بر آن نگاشته شود؛ شاید سودى بیش تر داشته باشد.


ادامه مطلب ...

60 سوال و معمای دینی و مذهبی به همراه جواب حتما بخوانید





«داستان معراج پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و اله ـ » در کدام سوره بیان شده است؟
2. نام کدام پیامبر بیشتر از دیگر پیامبران در قرآن ذکر شده است؟
3. کدام پیامبر به پیامبر بت‌شکن معروف بود و کفار نیز او را به آتش انداختند ولی به خواست خداوند سالم بیرون آمد؟
4. «ماجرای ولادت حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ » در کدامیک از سوره‌ها بیان شده است؟
5. صفت کدامیک از پیامبران «ذبیح الله» است؟
6. کدام پیامبر مردگان را زنده می‌کرد و نابینایان را نیز شفا می‌داد؟
7. کدام پیامبر مدت
ی در شکم ماهی زندگی کرد؟
8. چه تعداد از سوره‌های قرآن به نام پیامبران است؟
9. پیامبری که قومش به لجاجت و بهانه‌گیری شهرت داشتند چه نام داشت؟
10. کدام پیامبر به سفر آسمانی رفت؟



پاسخ‎ها:
1. داستان معراج حضرت محمد ـ صلی الله علیه و اله ـ در سوره «اسراء» بیان شده است.
2. نام حضرت موسی ـ علیه السلام ـ بیشتر از دیگر پیامبران «136 مرتبه» در قرآن ذکر شده است.
3. «حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ ».
4. ماجرای ولادت حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ در سوره «مریم» بیان شده است.
5. صفت حضرت اسماعیل ـ علیه السلام ـ «ذبیح الله» است.
6. «حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ » مردگان را زنده و نابینایان را شفا می‌داد.
7. «حضرت یونس ـ علیه السلام ـ « مدتی درشکم ماهی زندگی می‌کرد.
8. سوره‌های «ابراهیم، محمد، ‌نوح، هود، یوسف، یونس» بنام پیامبران می‌باشد.
9. پیامبری که قومش به بهانه‌گیری معروف هستند «حضرت موسی ـ علیه السلام ـ » می‌باشد.
10. حضرت محمد ـ صلی الله علیه و اله و سلّم ـ به سفر آسمانی رفت.



11. فرزندان کدامیک از پیامبران به بنی اسرائیل معروف هستند؟
12. کدام پیامبر نجار بود و کشتی ساخت؟
13. نام چند پیامبر را ذکر کنید که اسم‌شان با حرف «ی» شروع می‌شود؟
14. داستان حضرت سلی
مان ـ علیه السلام ـ و بلقیس در کدام سوره بیان شده است؟
15. کدامیک از پیامبران هم اکنون زنده است؟

16. کدامیک از پیامبران لقب «دوست خدا» را داشت؟ 17. کدامیک از پیامبران به خاطر حمایت از عفت و حجاب به شهادت رسید؟
18. چه تعداد از پیامبران نامشان در قرآن آمده است؟
19. کدام پیامبر بدون پدر و مادر بدنیا آمد؟
20. در قرآن کریم از چند پیامبر به عنوان «اسوه حسنه» نام برده شده است؟


پاسخ
11. فرزندان «حضرت یعقوب ـ علیه السلام ـ به بنی اسرائیل» معروف هستند.
12. «حضرت نوح ـ علیه السلام ـ ».
13. «حضرت یعقوب ـ علیه السلام ـ ، حضرت یوسف ـ علیه السلام ـ ، حضرت یحیی ـ علیه السلام ـ ، حضرت یونس ـ عل
یه السلام ـ».
14. این داستان در سوره «سبأ» بیان شده است.
15. «حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ » هم اکنون زنده است.
16. «حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ » به «خلیل الله» ملقب بود.

17. «حضرت یحیی ـ علیه السلام ـ » به خاطر حمایت از عفت و حجاب به شهادت رسید. 18. پیامبرانی که نامشان در قرآن آمده است عبارتند از: آدم، ادریس، نوح،‌ هود، صالح، لوط، ابراهیم، اسماعیل،‌ یعقوب، اسماعیل صادق الوعد, اسحاق، یوسف، ایوب، یونس، شعیب، موسی، هارون، ‌داوود، سلیمان، الیاس، ‌الیسع، ذوالکفل، عزیز، زکریا، یحیی، عیسی و محمد ـ علی نبینا و آله و علیهم السلام اجمعین
19. «حضرت آدم ـ علیه السلام ـ بدون پدر و مادر به دنیا آمد.
20. پیامبرانی که به عنوان (اسوه حسنه. از آنان نام برده شده عبارتند از: «ابراهیم ـ علیه السلام ـ ، محمد ـ صلی الله علیه و اله و سلّم ـ ».


ادامه مطلب ...

جایز است عقد ازدواج را از طریق چت و به صورت آنلاین و زنده، اجرا کرد؟


   
همه مراجع: اگر شرایط صحت عقد را رعایت کنند و صداى یکدیگر را بشنوند وبین جملات آنان فاصله طولانى نیفتد، اشکال ندارد و عقد صحیح است


.امام، آیت‏الله نورى، و آیت‏الله فاضل، تعلیقات على العروة، باب العقد و احکامه، م 10 آیت‏الله مکارم، استفتاءات، ج 2، س 898 ؛ آیت‏الله تبریزى، صراط النجاة، ج 1، س 844 ؛ آیت‏الله خامنه‏اى، استفتاء، س 30 ؛ آیت‏الله صافى، جامع الاحکام، ج 2، م 1258؛ دفتر آیت‏الله وحید، آیت‏الله بهجت و آیت‏الله سیستانى.

چگونه می توان به حضور قلب دست یافت؟


    حضور قلب در حالات بلند عرفانی و معنوی کاری است در غایت سختی که سال های متمادی و پیاپی زمان می خواهد و فعلا" نباید از خودچنین انتظاری را داشت ولی می شود اسبابی را فراهم ساخت که اجمالا" درنمازها حضور قلبی و حالات خوشی به دست آورد که برخی از آنها عبارتند از:
     
     
1- از بین بردن زمینه حواس پرتی و خواطر:
       باید در رفتار و گفتار شبانه روزی دقت و مراقبه کرد که کدامیک از آنها فکر و خیال و حواس پرتی راتشدید می کند مثلا" گاهی بحث های جدلی سیاسی یا غیر سیاسی خواطرانسان را زیاد می کند و یا کدورت و برخورد با فلان دوست یا فلان خویشاوندحواس انسان را پرت می کند و دهها مثال دیگر که در زندگی روزمره بسیاری از افراد وجود دارد و از عامل شدت بخش خواطر و حواس پرتی هستندخوب دقت شود که اگر زمینه این چنانی در زندگی شما وجود دارد برطرف شود این خود جز مهمترین کارها می باشد.
     
     
2- زمینه سازی برای حضورقلب : این خود چند چیز را می طلبد:
      الف) اقبال قلب:
      گاهی قلب انسان به انجام یک امر معنوی و عبادی خاصی رغبت و اقبال دارد مثلا" دلش می خواهد نماز بخواند یا فقط دلش می خواهد الان قرآن بخواند یا دلش می خواهد الان دعا و فلان مناجات را بخواند یا حتی دلش می خواهد الان غزل عرفانی و شعر معنادار را بخواند به هر کاری که قلب تمایل و کشش ونسبت به آن اقبال و نشاط داشت به همان کار پرداخته شود امام علی ( ع ) می فرمایند : «ان للقلوب شهوه و اقبالا" و ادبارا" فاتوها من قبل شهوتها واقبالها فان القلب اذا اکره عمی؛ برای دلها خواهش و رو کردن و پشت کردنی است پس شما از ناحیه همان خواهش و رو کردن دلها به آنها بدهید زیرا هرگاه قلب با ناخوشایندی بر کاری واداشته شود کور می گردد».
      با رعایت این دستور قلب با زمزمه های معنوی پرورش می یابد و به آنها انس می گیرد درسایه این انس گرفتن قطعا" به مرور زمان نمازها هم با حال حضور بیشتری برگزار می شود.
      ب) فراغت بال قبل از نماز:
      قبل از هر نماز باید از هر کاری دست کشید و به مدت تقریبا" یک ربع تا نیم ساعت مشغول کاری شد که افکار و خیالات روزمره صفحه دل را خلوت کند بهترین کار همانی است که در مورد قبلی توضیح داشته شد به قلبش بنگرد که به چه چیزی اقبال دارد به همان کار بپردازد اگر قلب به هیچ کاری از امور معنوی رغبت نداشته دارای عللی است که دو علت آن در دو مورد بعدی روشن می شود.



بقیه در ادامه ی مطلب

برای بهتر باز شدن بلاگ توصیه میشود که از مرورگر fire fox استفاده شود

ادامه مطلب ...